دیشب بردیم برای سوراخ کردن گوشش . بعد از کلی انتظار سرشون خلوت شد و نوبت به کارِ ما رسید . به من گفته بودن نه درد داره نه خون میاد . منم با همین خیال خوش رقیه رو آورده بودم اما وقتی با صحبت و نصیحت مفصل اون بنده ی خدا مواجه شدم یه خرده نگران شدم . شلیک اول انجام شد . انگار خیلی دردش نیومد یه ناله ی کوچیک و تمام . اما امان از شلیک دوم ! با شلیک گوشش سوراخ نشد . گیر کرد اون وسط ! مجبور شد با فشار دستش بقیشو ببره تو ! خیلی گریه ی تلخی کرد رقیه :(( 

+ تازه الآن که دارم می نویسمش فهمیدم که این اتفاق یک "گریز" بود :'(

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

معرفي بازي هاي آنلاين درآمدزا (بازي کن پول در بيار) FreeFire_Gamers@ برج خنک کننده 504 words Andrea خمیر ایتالیایی مهندسی صنایع پیام نور ماه‌پری خرید آنلاین کادو